توضیحات معاون آموزشی دانشگاه به برخی سؤالات و نگرانیهای دستیاران
دكتر جليلي، معاون آموزشي دانشگاه در گفتوگو با روابط عمومي دانشگاه در خصوص حجم كار باليني دستياران و كمك هزينه آنان توضيح داد.
دستياران تخصصي دانشگاه درباره مسائل آموزشي و صنفي نگرانيهايي دارند. يكي از مسائلي كه دستياران در مورد آن دغدغه دارند حجم كار باليني است كه بايد انجام دهند. اين موضوع چقدر بر آموزش تأثيرگذار است و چه راهكارهايي براي كاهش اثرات سوء آن وجود دارد؟
دستياران تخصصي دانشگاه درباره مسائل آموزشي و صنفي نگرانيهايي دارند. يكي از مسائلي كه دستياران در مورد آن دغدغه دارند حجم كار باليني است كه بايد انجام دهند. اين موضوع چقدر بر آموزش تأثيرگذار است و چه راهكارهايي براي كاهش اثرات سوء آن وجود دارد؟
آموزش باليني و بهويژه در دوران دستياري آموزش مبتني بر وظيفه (task based) و از طريق قرار گرفتن در محيط واقعي و انجام كارها (deliberate practice) و سپس تعمق (reflection) و دريافت بازخورد (feedback) در مورد آن است و براي اين منظور واگذاري تدريجي مسئوليت باليني بهتناسب سال دستياري در ارائه خدمات باليني صورت ميگيرد. در همين راستا تبديلشدن به متخصص مستلزم حضور و فعاليت در محيط واقعي ارائه خدمت است و نميتوان با حضور در كلاس درس نظري و يا با نگاه كردن به متخصصي كه ارائه خدمت ميكند به متخصص تبديل شد. به اين معنا آنچه توسط دستياران در محيطهاي باليني انجام ميشود بخش اساسي آموزش آنهاست. از طرف ديگر ازآنجاكه تجربه كردن شرط لازم تبحر است براي اين مواجهه حداقلهايي هم در كوريكولوم آموزشي هر رشته در نظر گرفته شده است. هر دوي اين واقعيتها منجر به اين حالت ميشود كه دستياران در بيمارستانهاي بزرگ با بار مراجعه بالا، بيماران ارجاعي بيشتري ببينند و درعينحال ازنظر حجم كاري تحتفشار هم باشند. اين مسئله البته منحصر به يك دانشگاه و يا حتي يك كشور خاص نيست و در متون داخلي و خارجي مكرراً به آن پرداخته شده است. بهعنوانمثال شوراي اعتباربخشي آموزش دستياري آمريكا چند سال قبل و با هدف محدود كردن ساعات كاري دستياران سقف متوسط 80 ساعت در هفته را براي دستياري تعيين كرده است كه خود گوياي اين است كه حضور مستمر و با حجم بالا از جمله اقتضائات و ضروريات دوره دستياري است.
مشكل از آنجا شروع ميشود كه حجم و نوع كارهايي كه دستيار بايد انجام دهد نسبت به ميزان متعارفي كه براي يادگيري نياز دارد بيشتر ميشود. البته بايد توجه داشت كه قبول اين واقعيت به معناي آن نيست كه هميشه اين مشكل وجود دارد يا اگر وجود دارد از شدت يكساني برخوردار است؛ اما بههرحال اين موضوع بهويژه در شرايطي مانند آنچه در حال حاضر به دنبال اجراي طرح تحول سلامت با آن مواجه هستيم كه منجر به افزايش بار مراجعين به بيمارستانهاي دولتي ازجمله بيمارستانهاي آموزشي شده است، بايد موردتوجه قرار گيرد؛ بهعبارتديگر حجم كار بيش از نياز آموزشي موضوعي است كه در بعضي رشتهها و بعضي بيمارستانها با آن روبرو هستيم.
چه اقداماتي تابهحال براي كاهش حجم كار غيرآموزشي براي دستياران انجام شده است؟
در بيمارستانهاي دانشگاه علوم پزشكي تهران براي كاهش فشار درمان بر آموزش در طي سالهاي گذشته از نيروهاي درماني استفاده شده و اكنون در بخشها و بيمارستانهاي مختلف بيش از 150 نفر از همكاران متخصص در قالب قرارداد ماده 88 به كار گرفتهشدهاند تا بار درمان بر روي اعضاي هيئتعلمي و دستياران كمتر شود. البته اين موضوعي است كه با دقت و احتياط بايد به آن پرداخت و اين روش نيز خالي از چالش نيست بهويژه كه مواجهه دستياران به ميزان كمتر از حد تعيين شده در كوريكولوم آموزشي هم ميتواند باعث افت آموزش آنها شود.
راه ديگري براي كاهش فشار به دستياران بخصوص در سالهاي پايين وجود دارد؟
حضور و فعاليت همه ردههاي دستياري در ساعات مقرر و به ميزان حداقل تعداد شيفت موظف و مشاركت همه آنها در انجام وظايف و تقسيم و توزيع مناسب آن بدون شك بار كاري را متعادلتر ميكند. تعداد حداقل كشيك در كوريكولومها مشخص شده است ولي بعضاً بخصوص با بالاتر رفتن رده دستياري اين تعداد بهدرستي رعايت نميشود و درنتيجه مثلاً بجاي يك تيم چهارنفره كه در طي كشيك بايد حضور داشته باشند دو نفر مجموع بار كاري را به دوش ميكشند. اين موضوعي است كه انتظار ميرود رؤساي محترم بخشها و مديران محترم گروههاي آموزشي به آن توجه ويژه داشته باشند و متأسفانه در برخي موارد رعايت نميشود.
يكي ديگر از موضوعاتي كه مورد اعتراض دستياران و كارورزان قرار ميگيرد بحث درآمدي آنهاست. نحوه حمايت مالي از اين گروه از پزشكان چگونه است؟
واقعيت اين است كه دستياران در طي دوره آموزشي خود عملاً بهصورت تماموقت بايد مشغول باشند و لذا تحصيل درآمد در اين مقطع براي آنان مقدور نيست. به همين دليل مبالغي تحت عنوان كمكهزينه به ايشان پرداخت ميگردد كه عدد آن برحسب سال دستياري و نيز متأهل يا مجرد بودن متفاوت است و حداقل آن براي دستيار سال يك مجرد 960 هزار تومان و براي دستيار سال 4 متأهل حدود يكميليون و 400 هزار تومان است. اين مبلغ براي هر دستيار عدد زيادي نيست ولي همين كمكهزينه مختصر هم در چارچوب كل دانشگاه با توجه به تعداد دستياران تخصصي و فوق تخصصي و كارورزان بيش از 3 ميليارد تومان در ماه ميشود و هرساله نيز با تصويب هيئتامناي دانشگاه درصدي كه معمولاً بين 15 تا 20 درصد است به آن افزوده ميشود. بعد از طرح تحول سلامت مقرر شده مبلغي نيز تحت عنوان ترميم كمكهزينه پرداخت شود. اين مبلغ طبق ابلاغ وزارت بهداشت از محل 2 درصد جزء حرفهاي كه درواقع همان منبع پرداخت كارانه پزشكان و پرسنل است و بخشي از درآمد اختصاصي بيمارستانهاي دانشگاه است، تأمين ميشود و همزمان با پرداخت كارانه پرسنل به دستياران پرداخت ميشود كه خوشبختانه عليرغم عدم وصول درآمدهاي بيمارستانها و تأخير 6 تا 12 ماهه بيمهها در پرداخت بدهيهاي خود، در دانشگاه ما تا خردادماه 95 پرداخت شده است و در ماههاي آتي نيز انشاءالله همزمان با كارانه پرسنل پرداخت ميشود. اين درحالي است كه كارانه كليه ردهاي ديگر پزشكي از جمله كادر درمان، اعضاي هيئتعلمي و متخصصين قراردادي با تأخير بيشتر پرداخت شده است.
نحوه محاسبه اين متمم كمك هزينه چطور است؟
اين مبلغ چون از جنس كمك هزينه است بين همه دستياران در همه رشتهها و همه بيمارستانها به يك نسبت توزيع ميشود و اگرچه منبع تأمين آن از درآمد اختصاصي بيمارستان است اما توزيع آن در بين دستياران ربطي به ميزان درآمد حاصل از خدمات يك بخش ندارد. درعينحال عدد ماهيانه اين متمم تابع تغييرات درآمد بيمارستانها در ماههاي مختلف و همچنين تعداد دستياران رسمي مشمول كمكهزينه در هر ماه است؛ بنابراين بهطور طبيعي مبلغ پرداختي به دستياران در ماههاي مختلف متفاوت خواهد بود و بهعنوانمثال در ارديبهشت سال 95 اين عدد 530 هزار تومان و در خرداد 527 هزار تومان بود.
آيا فكر ميكنيد مجموع اين پرداختها در ازاي حجم كاري كه بر عهده دستياران است كافي است؟
اگر اين دو بخش كمك هزينه دستياران را جمع كنيم پرداختي ماهيانه دستياران بسته به مواردي كه ذكر شد بين يكميليون و چهارصد هزار تومان تا دو ميليون تومان ميشود كه البته فقط براي يك زندگي دانشجويي كفايت ميكند. ازيكطرف بايد در نظر داشت كه دستياران مشمول آموزش رايگان هستند و اين يك امتياز براي آنان است اما به اين اعتبار طبق ضوابط شاغل تلقي نميشوند. از طرف ديگر همانطور كه ذكر شد كه يك دستيار تماموقت محل ديگري براي كسب درآمد ندارد و بسياري از همكاران جوان ما ممكن است نتوانند از حمايتهاي خانواده استفاده نمايند و البته در بودجههاي عمومي دانشگاه هم منبعي براي پرداخت كمكهزينه دستياري ديده نشده و اين مبالغ از درآمدهاي بيمارستانها تأمين ميشود. ما هم فكر ميكنيم اين رقم كمكهزينه كافي نيست و زحمات دستياران بسيار بيش از آن است كه با اين ارقام جبران شود اما امكان موجود در دانشگاه همين است و تغيير مدل پرداخت به دستياران نيز بايد در سطح كشوري بررسي شود.
ارسال به دوستان